سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خلاقیت و 6 عامل موثر در موفقیت

مقدمه:

 

 دستورات قرآنی ، مدیریت را در انجام درست امور، موفق و استوار می سازد. طبق این دستورات سلسله مراتب بر اساس کیفیت بنا می شود ، مدیریت از طریق مشاوره تحکیم می یابد.و در حد کمال، تبادل افکار و برخورد اندیشه ها در قالب شور و مشورت صورت می پذیرد. قرآن کریم ضرورت مدیریت درست را در موارد گوناگون و با ظرافت ها و شیوه های متفاوت بیان می کند تا جامعه بشری را به رعایت این اصل   اساسی رهنمون سازد. مطالعه و بررسی داستانهای قرآنی که حاصل سرگذشت پیامبران بزرگ و مردان بر جسته ی تاریخ هستند ، این معنا را بهتر و روشن تر می کنند. در زندگی پیچیده امروز ، همیشه این موضوع مطرح بوده است که مدیران موفق چه کسانی هستند؟ آیا درایت و اندیشه ی آنان عامل موفقیت شان بوده ؟ آیا در زمینه عواملی چون امکانات کاری ، تخصص، ثروت ، موفقیت شغلی و ....مؤثر بوده اند ؟ آنچه در این مقاله به حضور شما ارائه می کنم ، آن دسته عواملی هستند که نقش تعیین کننده و ارزش آفرین در موفقیت مدیران واحدهای سازمانی دارند . بخش قابل توجهی از این عوامل ، مربوط به جنبه های شخصیتی و ابعاد روحی مدیر می شوند که آن ها را از دیدگاه قرآن و حدیث شناسایی می کنم .

منابعی چون قرآن و حدیث ، عوامل گوناگونی را در موفقیت مدیران سازمانها مؤثر دانسته اند که در این جا به شش عامل از آن ها اشاره می کنم

1- اختیار :

همان طور که می دانیم ((حق صدور دستور و به اجرا در آوردن آن به کمک پاداش و تنبیه )) را اختیار میگویند . این موضوع روشن می کند که مسئولیت با اختیار رابطه ای مستقیم دارد. بر اساس روابط شرع ، تکلیف و مسئولیت در امور اختیار جریان می یابد برای مثال ، کسی که از موضوعی آگاهی دارد ولی قدرت او را چنان محدود کرده اند که توان انجام آن را ندارند ، برای او گناه و ملامتی نیست .

قرآن کریم می فرماید (( کَما یُِِکَلِفُ الله نفسآ اِلی وُ سعَها لها ما کَسَبَت و عَلَیها ما کتَسَبت)) {بقره /286}

خداوند هیچ کس را جز به قدرت توانایی اش تکلیف نمی کند آنچه {از خوبی} به دست آورده به سوی او و آنچه {از بدی} به دست آورده به زیان اوست .

از این آیه شریفه آشکار می شود ،مدیرانی که در محیط کار ، اختیار لازم را به همکاران خود می دهند باعث بروز نبوغ تجلی ابتکار و درخشش استعداد های آنان می شوند البته این اختیار باید توام با نظارت و متناسب با کاردانی فرد باشد .آنگاه مسئولیت مناسب از او خواسته شود .

2- اعتماد به نفس :

اعتماد پایه و اساس ایجاد برقراری روابط خوب انسانی بین کا رکنان و از عوامل موفقیت مدیر در واحدی سازمانی است و مدیری که با تکیه بر قدرت و ایمان و آگاهی ، به لیاقت و کفایت خود نیز اتکا داشته باشد و در میدان مناسب ، خود رامسئول کارهای خویش بشناسد ، اعتماد به نفس دارد.

اساس تعلیم و تربیت قرآنی بر پذیرش مسئولیت فردی ، ادعای تکالیف شخصی ، انجام وظیفه به نفس استوار است . در اسلام سعادت انسانی به عقاید و اعمال خود او بستگی دارد .

قر آن کریم می فرماید (( وَ اَن لَیسَ لِل اِنسان ما سَعی وَ اَن سَعیَهُ سَوفَ یُری)) {نجم /40}

و همانا برای انسان جز حاصل تلاش او نیست و نتیجه ی کوشش ا و به زودی دیده خواهد شد .

اینک به نقل دو روایت در زمینه اعتماد به نفس می پردازیم :

عن علی علیه السلام : (( اَلعاقِلُِ یَعتَمِدُ عَلی عَمَلِه و الجاهلُ یَعتَمِدُ علی عَمَله )) {غروالحکم /ص43

علی (ع) فرمود :اشخاص عاقل به سعی و کوششخود تکیه می کنند ،ولی نادان به آمال و آرزوهای خویش متکی هستند .

قال ابو عبدالله علیه سلام ))  اَحمِلُ نَفسَک لِنَفسِک فَاِن لَم یَحمِلکَ غَیرک)9{اصول کافی/ ص 454}

امام صادق (ع) فرمود : بار مسئولیت خویش را خودت بر دوش بگیر و اگر از انجام وظیفه شانه خالی کنی ، دیگر بار مسئولیت تو را حمل نخواهد کرد.

اعتماد به نفس خود ثمراتی دارد که از جمله آنها می توان به چند مورد اشاره کرد .

 الف : اظطراب و تزلزل ، تصمیم گیری را از بین می برد .

ب: ریشه طمع و چشم داشت به امکانات دیگران را در نهاد آدمی می سوزاند .

ج: شخصیت انسان را رشت می دهد.

مدیری که از این صفت سازنده بر خوردار باشد بار مشکلات حوزه مدیریتی خود را به راحتی بر دوش می کشد و آنها را از پیچ وخم مشکلات عبور می دهد و عاقبت به نحوی شایسته سازمان خود را با موفقیت به سر منزل مقصود می رساند .

3- تقسیم کار:

کاهش تهداد کارهایی که هر کس در محدوده معینی انجام می دهد یا تعداد مسئولیت هایی که یک مدیر دارد موجب افزایش مهارت و بهبود عملکرد او می شود . در قلمرو مدیریت ،خود آگاهی های اعضا ،هماهنگی را موجب می شود . مدیری که از اگاهی نسبت به مجموعه خود بر خوردار باشد و ضوابت کار های او را در صدر امور قرار داده باشد همچون در پیکره سازمانی است .چنین مدیری باایجاد مجاری ارتباطی با تمام اعضای سازمان ودریافت علل قطع جریان حرکتی درسازمان نظاره گر وهماهنگ کننده ی فعالیتهاخواهدبود . دررهگذرایجاد انظباط متکی برتقسیم کار را

استفاده ازعامل تعین کننده ی زمان درتک تک اعضائ سازمان ،نوعی هم سویی وهم نوایی به وجود می اید و از تداخل سمت ها ووظایف پیشگیری می شود . ایین مقدس اسلام توصیه می کند که مسلمانان برای وقت خویش برنامه داشته باشند و بر اساس تقسیم کار کنند . روش پیامبر اسلام در تقسیم کار میتواند برای مدیران واحد های سازمانی        

بهترین سر مشق باشد . در یکی از جتگ های معروف زمان پیامبر اسلام (ص)

 ، یعنی در جنگ خندق ،چون خبر امادگی دشمن برای حمله به ان بزرگوار رسید ،جلسه ی مشورتی تشکیل دادند و تصمیم گرفتند اطراف مدینه را خندق حفر کنند تا به دین وسیله قدرت مقاومت جبهه ی توحید را افزایش دهند . نکته ای قابل توجه این که پیامبر (ص) برای سرعت بخشیدن به کار ها و شناسایی مرزهای مسئولیت های افراد کار کندن خندق را بین آنها تقسیم کرد و خود نیز همانند دیگرا سهمی را بر عهده گرفت .

 قرآن کریم نیز ضمن بیان داستان حضرت موسی (ع) و بنی اسرائیل در سوره ی اعراف آیه 160 فرموده است : وآنان را به 12 عشیره که هر یک امتی بوده اند تقسیم کرده ایم و به موسی ،وقتی قومش از او آب خواستند وحی کردیم که با عصایت بر تخته سنگ بزن پس از آن سنگ ، دوازده چشمه جوشید . از آنچه گفته شد روشن کی شود که مدیران واحد های سازمانی باید در کار ها و مراجعه هاشان تقسیم کار داشته باشند تا هم از نظر دقت و هم از نظر رسیدگی به امور دچار مشکل نشوند و از این راه مهارت و عملکرد خود را بهبود بخشند.

4- روابط دوستانه :

در تعریف روابط انسانی گفته اند :

روابط انسانی عبارت است از بر انگیخته شدن افراد سازمان به همکاری به صورتی که نیازهای آنها را برطرف سازد و موجبات تحقق هدف های سازمان را فراهم آورد . از دیدگاه متخصصان روابط انسانی : در ارتباط متقابل انسان ها در محیط کار عواملی چون فرهنگ ، آزادی ، سعادت ، امنیت ،طبقه اجتماعی ،فرصت ، انگیزش، و نقش وپایگاه اجتماعی نقش آفرین هستند .

قرآن کریم در سوره فتح آیه 29 روابط صمیمانه ی انسانی بین پیامبر و یارانش را اینگونه منعکس می سازد : حمد (ص) پیامبر خدا و کسانی که با او هستند ، بر کافران سخت گیر و با آنان مهربانند .

و همچنین در سوره نساء آیه 36 می فرماید : خدا را بپرستید و چیزی را با او شریک مگردانید و به پدر و مادر احسان کنید ودر باره خویشاوندان ، یتیمان ، و مستمندان همسایه ی خویش و همسایه بیگانه ، همنشین و در راه مانده و بردگان خود نیکی کنید که خدا کسی را که متکبر و فخر فروش است دوست نمی دارد.

و امام معروف شیعیان در نامه معروف خود به مالک اشتر می فرماید :{نهج البلاغه / قبض السلام/نامه 53}

ای مالک مهرو محبت ونیکویی نسبت به رعیت و مردم را در خانه دل خویش زنده بدار و در باره ی آنها همانند درنده ای خطر ناک که خوردن آنها را غنیمت می شمارد ، مباش زیرا ملتی که باید مدیرشان باشی دو دسته اند : یا برادر دینی تو هستند ، یا چون تو انسانند.

5- گذشته نگری

مدیر با درایت کسی است که گذشته های بسار دور را مطالعه بکند و از تاریخ گذشتگان که منع ارزشمند تجربه ها ست درس بیاموزد و تجربه اندوز و در باره ی آن تجزیه و تحلییل کند که چه عواملی باعث پیشرفت جامعه و چه عواملی باعث سقوط جامعه از تمام جنبه ها و در این میان راهی انتخاب کند که به هدف سازمانی برسد .

خداوند در قران در سوره ی { یوسف /111} می فرماید : به راستی ، در سر گذشت آنان برای خرد مندان عبرتی است . سخنی نیست که به دروغ شناخته شده یاشد . بلکه تصدیقی است بر آنچه{ از کتابهایی} پیش از آن بوده و روشنگر هر چیزی است و برای مردمی که ایمان می آورند رهنمود و رحمت است . بنا بر این مدیرانی که در کار خود تجربه های گذشته گان را آیینه و عبرت قرار می دهند و از رمز و رموز گذشته اطلاع می یابند در مدیریت خود موفق خواهند بود

6- آینده نگری:

گرچه درک رفتار گذشته برای رشت مهارت های هر انسانی در مقام مدی ریت موثر است . ولی به تنهایی کافی نیست . برای یک مدیر درک چرای رفتار های سازمان خود و پیش بینی چگونگی بروز این رفتار ها در امروز فردا و فردا های بعد که در شرایط مشابه و تحط شرایط محیطی تغییر می یابند نیز ضروری است . بنابر این ششمین مهارتی که مدیران موفق لازم دارند پیش بینی رفتار آینده یا به تعبیر دیگر آینده نگری است .

مدیران آینده نگر همیشه از زمان حال جلوتر حرکت می کنند ، به برسی نیاز ها و مشکلات کاری می پردازند و امکانات لازم را از پیش تدارک و رهبری می کنند . در نتیجه میزان موفقیت آنها بیشتر می شود .عاقبت اندیشی مستلزم آگاهی به رموز اداره ی امور و پیشرفت برنامه های در دست اجرا در قلمرو مدیریت است .

امیر مومنان علی (ع) یکی از ویژگی های مومنان را آینده نگری می داند . المومنون هم الذین عرفوا امامهم. {بحار الا نورا/ج78/ص25}

: مومنان کسانی هستند که آینده خویش را میسازند .

نتیجه گیری :

مدیران و رهبرانی که در راس هرم خر سازمانی چه کوچک و چه بزرگ واحد خود قرار دارند ، در صورتی که بخواهند موفقیت خود را در امور مدی ریت تضمین کنند باید از دید قرا ن و حدیث (اهل بیت ) به کنش های متقتبل انسانی و شخصیت تک تک افراد احترام بگذارند . همچنین عواملی چون اختیار ، اعتماد به نفس ، تقسیم کار ، توجه به روابط انسانی ، گذشته نگری ، و آینده نگری را با تخصیص و تجربه حرفه ای خود همراه سازد .

 البته عوامل یاد شده تنها عوامل موثر بر موفقیت مدیران نیستند ، اما نقش مهم و تعیین کننده ای در پیش برد هدف های سازمانی و جامعه ی انسانی دارند .

منابع :

1-      قرآن مجید /ترجمه محمد مهدی نسوی دوند /تهران / تحقییق و نشر دارالقرآن کریم

2-      رضی ، میر شریف / نهج البلاغه / انتشارات آفتاب

3-      فرید تنکابنی، مرتضی / روایات تربیتی از مکتب اهل بیت علیهم السلام / تهران /دفتر نشر فرهنگ اسلامی 1370

4-      سرمد غلامعلی / روابط انسانی در سازمان های آموزشی

5-      رضائیان علی / اصول مدیریت

6-      عسگریان مصطفی /مدیریت اسلامی